پیدایم نکنید
من خودم را در آخرین روز سال کبیسه جا گذاشته ام
من خودم را در سکوت قاصدک اهلیم جا گذاشته ام
من خودم را در نگاه خودم در آئینه ی اطاقم جا گذاشته ام
من خودم را در آغوش رویائیه رویایم جا گذاشته ام
من خودم را در بوی ظهر جمعه ی کودکیم جا گذاشته ام
من خودم را در آغوش عروسکم جا گذاشته ام
نیستی هستم که محکوم به هستم
می خواهم نبودن باشم اما محکوم به بودنم
به من نظر نکنید پشت بی آرزویی هایم پنهام تا ده،صد تا هیچ نشمرید به دنبال من نگردید چون پیدا نمیکنید ساک،ساک نخواهم گفت،من اصلا بازی نمیکنم. من چشم گذاشته ام و میشمرم اما آی فلانی دنبال تو نمیگردم به دنبال خودم میگردم غوغائیست درونم که تو و بقیه فلانیها در آن گمید.هر روز یک شناخت جدید و بعد یک سوال جدیدتر چقدر پیچیدگی. پس مرا به حال خود رها کنید تا خود را بیابم پیدایم نکنید.
درباره خودم
آرمیتا ای دوست من ان نیستم که نمایانم،ظاهر من غیر از لباسی بافته از سهل انگاری و زیبایی نیست که مرا از پرسشهای تو و تو را از فراموشی من در امان میدارد. و اما منی که در من پنهان است و ادعا میکند که من است،رازی پوشیده است که در اعماق وجودم پنهان است و هیچکس جز من از ان خبر ندارد و بدین گونه تا ابد پنهان و مخفی می ماند. لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
فهرست موضوعی یادداشت ها
نوشته های پیشین
لوگوی دوستان
لینک دوستان
عاشق آسمونی یادداشتها و برداشتها .: شهر عشق :. صل الله علی الباکین علی الحسین آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام دوزخیان زمین دهاتی دکتر علی حاجی ستوده انا مجنون الحسین من هیچم حدیث نفس هیچ بن هیچ آبی های لندن آمار وبلاگ
بازدید امروز :11
بازدید دیروز :6 مجموع بازدیدها : 97374 خبر نامه
وضعیت من در یاهو
موسیقی وبلاگ
جستجو در وبلاگ
|